بیوگرافی کامل هانیه توسلی بازیگر زن ایرانی
بیوگرافی هانیه توسلی بازیگر معروف سینمای ایران مشاهده نمایید. در ادامه این مطلب از بازیگرنیوز جدیدترین عکسهای هانیه توسلی بازیگر زن مشهور ایرانی را نیز می بینید.
هانیه توسلی چپ دست
هانیه توسلی از بازیگران زن ایرانی متولد 14 خرداد 1358 در همدان می باشد و 38 سال سن دارد و اصالتا اهل همان جا هست.
تحصیلات : توسلی دارای مدرک لیسانس نمایشنامه نویسی از دانشگاه آزاد تهران است.
وی فعالیت بازیگری خود را از سال 1375 با بازی در تئاتر آغاز نمود و در سال 79 با سریال غزیبانه وارد تلویزیون شد.
وی همچنین فعالیت سینمایی خود را در سال 1380 با بازی در فیلم شام آخر ساخته فریدون جیرانی آغاز کرد.
هانیه توسلی در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجردر سال 1391، برای بازی در فیلم دهلیز، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
شهرت او در تلویزیون با حضور در سریال میوه ممنوعه به کارگردانی حسن فتحی در تلویزیون اتفاق افتاد که این مجموعه در رمضان 84 پخش گردید.
هانیه توسلی تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد . وی در آخرین مصاحبه خود که در برنامه 35 با فریدون جیرانی انجام داده بود در پاسخ وی به علت ازدواج نکردنش گفت : در سن پایین که بودم خیلی در فکر این بودم که ازدواج کنم و بچه دار بشوم . اما الان احساس میکنم ازدواج به شدت پیچیده است . من حوصله شلوغی و جمعیت را ندارم .
بیشتر بخوانید: با بازیگران ایرانی چپ دست بیشتر آشنا شوید.
بیوگرافی هانیه توسلی چپ دست
هانیه چهار خواهر دارد که خواهر بزرگترش هما مدتی در یک مجله منتقد بود در حال حاضر کار ترجمه انجام می دهد.
خواهر دیگرش مهسا جراح مغز است. یک خواهر دیگر دارد به نام هدیه در آمریکا خواننده است. خواهر کوچکش در رشته طراحی شهری تحصیل کرده است. وقتی نمایش پدر دوست داشتنی با بازی او، در یکی از جشنواره های تئاتر، در تبریز روی صحنه رفت، نصرالله قادری که به عنوان داور آنجا حضور داشت، هانیه توسلی را برای بازی در نمایش پدر انتخاب کرد. یک سال پس از آن، در فیلم کوتاه روی جاده نمناک (مهدی کرم پور) و سریال غریبه (جواد اردکانی) بازی کرد و سرانجام با شام آخر وارد عرصه حرفه ای سینما شد.
وی پدر خود را در سال 78 از دست داده است.
عکس هانیه توسلی
مصاحبه با هانیه توسلی
آروزی تو چیست؟ الگوی تو کیست؟
در بازیگری همیشه گفته ام الیزابت هوپر را دوست دارم . ولی شما تصور کنید که در سینمای ایران که نمی شود که معلم پیانو ساخت و معلم پیانو را بازی کرد. ولی آن خیلی آرمانی است. من بهترین بازی که در زندگی ام دیده ام .
یه سئوال بسیار خصوصی می پرسم ازدواج نمی خواهی بکنی؟
نه.
چرا ازدواج نمی کنی؟
ازدواج یه خرده پیچیده است سخته. الان دارم به شما می گویم و ممکن است که ازدواج بکنم. والا راستش وقتی جوان و کم سن بودم خیلی دوست داشتم بچه دار بشوم تو ذهن همیشه بود و تحت تاثیر رمان جان شیفته بودم. چقدر رابطه آن زن با بچه عجیب است من هم در سن شانزده سالگی و هفده سالگی همیشه تو ذهنم …. الان احساس می کنم سی و هفت ساله هستم و خیلی بعید می دانم چون خیلی پیچیده است
نمی خواهی بچه بیاوری و بزرگ کنی؟
اتفاقا خانم … دیدم. یکی از همکلاسی های من در دانشگاه بودند تئاتر که می خواندیم و یک بچه را به سرپرستی قبول کرده بود. خودش و دخترش را دیدم . نمی دونم … شایدم یک روزی این کار را بکنم. شاید آنقدر روی خودم کار کنم که بتونم مسئولیت یک انسان را قبول کنم.
این سئوال را به این دلیل کردم که من چون روی تاریخچه بازیگری زن در سینمای ایران کار کردم همه خانم ها اکثرا تنها بودند. بعضی ها خیلی تنها بودند مثلا در تنهایی …
تنهایی خیلی جذاب است!
عکس های هانیه توسلی چپ دست
تنهایی در سالهای پیری جذاب نیست ..
من به سالهای پیری نمی رسم …. ان شاءا… اگر خدا بخواهد …. به هر حال ببیند آدم ازدواج کند بچه داشته باشد نوه داشته باشد یک خوبی هایی دارد برای آدمی مدل من یک بدیهایی هم دارد من خیلی حوصله جمعیت و شلوغی ندارم من همیشه از تنهایی لذت می برم . یک جایی هم بودم که فامیلان و دوستانم بودند سریع کتابم را بر می دارم خیلی وقتا دوست دارم تنها باشم و از جمع گریزانم . تضادی بین حرفه ای که انتخاب کردم و حالی که دارم وجود دارد. مادرم از اول ابتدایی مدرسه رفتم همین مدلی بودم. مدرسه هم که رفتم دوست صمیمی نداشتم . همیشه از تنهایی لذت بردم.
تصاویر هانیه توسلی چپ دست
فیلم شناسی
1391 – به خاطر پونه
١٣٩١ – دهلیز
1390 – ابرهای ارغوانی
1390 – زندگی خصوصی
1390 – ندارها
1390 – مادر پاییزی
1390 – مادر پاییزی
1389 – آقا یوسف
1388 – عصر روز دهم
1388 – کیفر
1385 – عاشق
1385 – غیر منتظره
1384 – عصر جمعه
1383 – کافه ستاره
1383 – یک شب
1382 – جایی برای زندگی
1381 – شب های روشن
1381 – گاهی به آسمان نگاه کن
1380 – اثیری
1380 – شام آخر
1379 – آخر بازی
مجموعه های تلویزیونی
1379 – غریبه
1385 – وفا
1386 – میوه ممنوعه
1388 – شمس العماره
1391 – قلب یخی
1400 – گیسو
1400 – زخم کاری
فیلم کوتاه و داستانی
1380 – روی جاده نمناک
1383 – دیروقت
جوایز و نامزدها
برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن هفتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم شب های روشن 1382
کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم شب های روشن 1381
کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از بیست و سومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم جایی برای زندگی 1383
کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم زمان می ایستد 1384
کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم ندارها
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش زن در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم دهلیز 1391
خانه هانیه توسلی کجاست؟
هانیه توسلی بازیگر سینما و تلویزیون در پستی در اینستاگرام عکسی از منزلش به همراه گربه اش را منتشر کرد.
مصاحبه جدید با هانیه توسلی
خود شما اهل شعر و قصه هستید، ادبیات نمایشی می خوانید. این هم به خود شما از این لحاظ خیلی نزدیک است. ضمن این که این فیلم ارتباط بسیار مستقیم و گسترده ای با شعر و قصه و همچنین نویسنده و شاعر دارد. با این وجود علاقه به ادبیات و گرایش شما در رشته تحصیلی تان تا چه اندازه به بازی شما کمک کرد؟
این سئوال را جایی دیگر هم از من پرسیدند. به نظر من اگر قرار است که بازیگری بازی کند و در نقش های مختلفی ظاهر شود لازم است که خیلی چیزها بلد باشد.
یادم است چند سال پیش که در همدان کلاس تئاتر می رفتم؛ بحث هایی پیش می آمد و می گفتند که بازیگر باید شنا، شمشیربازی، آواز خواندن، ساز زدن و … بلد باشد چون ممکن است نقشی به شما بدهند که مثلاً ساز بزنی یا شنا کنی و … ببینید که این مقوله چه طیف گسترده ای دارد و به همین خاطر من هم می گویم که یک بازیگر باید یاد بگیرد که کسی که به ادبیات علاقه دارد چگونه شعر می خواند. این هم جزو کار بازیگری است و اگر خود شخص هم علاقه داشته باشد بیشتر کمک می کند و راحت تر این کار را انجام می دهد.
– با توجه به این که ادبیات یک زندگی گسترده و پرجزییات است مثلاً خواندن یک رمان _ مثلاً یک رمان پلیسی، جنایی که شخصیت هایی شاعر یا نویسنده ندارد _ می تواند باعث دریافت و تحلیل شخصیت ها، فضا و حال و هوای کار شود ولی با وجود این ضرورت و تاثیر بسیار مهم این عنصر در بازیگری؛ باز می بینیم که در سینمای ما این مهم چندان در نظر گرفته نمی شود و اکثر بازیگران ما با ادبیات آن طور که باید ارتباط برقرار نمی کنند و در کارشان دخالت نمی دهند، شما این پدیده را چگونه ارزیابی می کنید؟
نمی دانم. این چیزها بستگی به ویژگی های شخصیتی آدم ها دارد. گاهی استعداد عجیب و غریبی در بازیگری یکهو ظهور می کند. یعنی یک نقش درجه یک به او می خورد و آن را بازی می کند و همه هم او را تحسین می کنند که چقدر خوب بازی کرد ولی اگر از آن بازیگر بپرسی که کتاب خوانده ای؟ می گوید نه، چون او یک استعداد ذاتی بازیگری دارد.
زمانی هم یک آدم بی استعداد پیدا می شود و به در و دیوار می زند و هر کاری می کند، کتاب می خواند ولی چون بی استعداد است، اگر هزار رمان هم بخواند موفق نمی شود و کمکی به او نمی کند.
– البته استعداد ذاتی بازیگری شرطی اساسی برای بازیگر شدن است و در آن شکی نیست ولی صحبت ما این جا است که همه آدم هایی که بازیگران نقش آنها را بازی می کنند و کرده اند در قصه ها و رمان ها ظهوری کامل و همه بعدی یافته اند و بنابراین چرا بازیگر نباید این سرمایه را دستمایه کارش قرار دهد تا به عمق و کنه شخصیت ها برسد؟
قطعاً باید خواند و به نظر من خیلی بد است که آدم کتاب نخواند. چون این تخیل و دیدنی که مدنظر است باید روشن شود. حتی این خواندن می تواند پاورقی های یک مجله خانوادگی باشد که مسائل روزمره و خیلی عادی را در بر می گیرد و می تواند کمک کننده باشد. مثلاً آن آدم را به فکر وادار کند. به هر حال برای ایفای نقش یک آدم باید دید که چه چیزی به درد آن و موقعیت اش می خورد ولی در هر صورت خواندن لازم است.
– وقتی بازیگری نقش یک شخصیت را بازی می کند، آیا بعد از ایفای نقش ته مایه ای از آن شخصیت در ذهنیت و وجود بازیگر بر جا می ماند یا نه؟
اصلاً هیچی در وجودم باقی نمی ماند و لحظه ای که کات می دهند تمام می شود و چطور ممکن است که وقتی بازیگری نقش یک دیوانه را بازی می کند بعد از ایفای آن نقش ته مایه ای از آن دیوانگی را با خود داشته باشد یا تحت تاثیر آن نقش قرار گیرد. البته ممکن بعضی وقت ها چنین اتفاقی بیفتد ولی تا حالا خوشبختانه این اتفاق در من نیفتاده است.
– البته منظور من به این مثال و تاثیر مستقیمی که شما عنوان کردید برنمی گردد بلکه منظور من این است که یک زمانی بازیگری نقشی را ایفا می کند که با آن تا حدی همذات پنداری دارد و آن را دوست دارد و بنابراین تاثیری که به هنگام بازی آن شخصیت بر او گذاشته است و یا دوست داشتن حال و هوا و فضای قصه و آن آدم، ته مایه ای از آن آدم را با خودش حفظ می کند و این مثل تجربه کردن یک دنیا و شرایطی خاص برای یک آدم معمولی می ماند و ما هم بازی کردن را به عنوان یک تجربه در کنار سایر تجربیات و اتفاقات زندگی فرض می کنیم نه این که من نقش یک قاتل را که بازی کردم بروم آدم بکشم.
البته می توانم بگویم که «شب های روشن» در زندگی من تاثیر گذاشته ولی حالا چه چیز آن فیلم بر من تاثیر گذاشته را نمی دانم ولی حال و هوای آن را دوست دارم، به آن فکر می کنم و یک اتفاق دوست داشتنی و شیرین در زندگی من شده است ولی به نظر من بازیگر باید بداند که هر لحظه دارد چه کار می کند. درست است که دارد حسی بازی می کند و اگر کسی از بیرون بیاید ممکن است فکر کند که او بازیگر نیست ولی خود بازیگر در ذهنش باید بداند که چه کار دارد می کند. باید بداند که کی پایین را نگاه کند و کی بالا را، کی سرش را بچرخاند و کی نچرخاند و … یعنی بازیگر همیشه خودش آگاه است که دارد چه کار می کند و وقتی این فاصله گذاری وجود دارد چطور ممکن است با نقش اش قاطی شود.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید