بهترین فیلمهای کمدی ایرانی در ۱۴۰۳
سینمای ایران در چند سال اخیر به یک ژانر محدود شده است. در واقع به یک نوع فیلم کمدی محدود شده است که میتوان انواع خصوصیات نازل را به آنها داد. اینکه چرا به این وضعیت دچار شده و چه کسانی در آن نقش داشتهاند، مبحث مفصلی است.
سینمای ایران در چند سال اخیر به یک ژانر محدود شده است. در واقع به یک نوع فیلم کمدی محدود شده است که میتوان انواع خصوصیات نازل را به آنها داد. اینکه چرا به این وضعیت دچار شده و چه کسانی در آن نقش داشتهاند، مبحث مفصلی است که نیاز به آسیبشناسیهای چندوجهی و گسترده دارد. همینطور اینکه چطور میتواند از وضعیت نجات پیدا کند. با این حال، سال نو است و وقت مرور سینمای ایران در سال گذشته در فقدان بزرگان و آثار شاخص و زیر سایه کمدیهای نازل تکراری. ژانرهای دیگر تقریباً بهکل حذف شدهاند، اگر هم فیلم غیرکمدی ساخته شود، خوبهایش توقیف میشوند و اکران محدود میگیرند، بنابراین تلف میشوند. سال سینمای 1403 هم از این قاعده مستثنا نبود. بهترین فیلم جشنواره فجر «پیر پسر» فقط یک اکران محدود برای اهالی سینما و مطبوعات گرفت و معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارش باشد. اما فیلمهای کمدی بندتنبانی مثل علف هرز از زمین بیرون میآیند و خارج از نوبت اکران روی پرده میروند. عین لباس سریدوزی. با این حال، ازبهترین فیلمهای کمدی میان تمام این فیلمها (اگر بشود اسم بعضیهاشان را فیلم گذاشت) تنها سه فیلم کمدی این قابلیت را دارند که در فهرست بهترین فیلمهای کمدی ایرانی جدید 1403 قرار بگیرند.
بهترین فیلمهای کمدی ایرانی جدید 1403
1. چرا گریه نمیکنی؟
- محصول: 1401
- نویسنده و کارگردان: علیرضا معتمدی
- بازیگران: علیرضا معتمدی، مانی حقیقی، باران کوثری، هانیه توسلی، فرشته حسینی، لیندا کیانی، نهال دشتی، امیرحسین فتحی و علی مصفا
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.2 از 10
- خلاصه داستان: علی یک روزنامهنگار ورزشی است که برادرش را به تازگی از دست داده و انگیزهای برای ادامه زندگی ندارد. اما یک مشکل بزرگ هم دارد، با وجود اندوه بسیار نمیتواند گریه کند.
یکی از فیلمهای خوبی که میتوان در دسته بهترین فیلمهای کمدی ایرانی جدید 1403 قرار داد، فیلم کمدی «چرا گریه نمیکنی» ساخته علیرضا معتمدی بود که البته محصول 1401 است اما پخشاش به 1403 رسید. فیلم در زمان ساخت و نمایش در جشنواره فجر با حواشی و جنجال همراه بود. کارگردان و بازیگران نمیخواستند فیلمشان در جشنواره به نمایش درآید اما تهیهکننده بر خلاف میل آنها، فیلم را بدون حضورشان به نمایش آورد. مشکلات کارگردان با تهیهکننده به اکران ضربه زد و این فیلم تقریباً مستقل که به گفته معتمدی بعضی بازیگرانش حتی دستمزدی برای حضورشان دریافت نکردند، در اکران مهجور ماند. مانور تبلیغاتی خاصی هم رویش انجام نشد. در شبکههای اجتماعی به عنوان مثل تبدیل به ترندی محبوب نشد. یک سکانس شیرهکشخانه داشت که عکسش را هم اینجا میبینید، که در آن علی مصفا درباره مصرف انواع مواد مخدر و مورد کاربریشان برای حل مشکل گریه نکردن شخصیت اصلی حرف میزند. همین یک سکانس ثابت میکند که فیلم طنز خوبی دارد. آن فضای ساکت و خنثی مکان با بازی ساکت و خنثی بازیگران در حالی که دارند برای یک مشکل شخصی ناشی از اندوهی عمیق، نسخه مصرف مواد میپیچند، یک کمدی سیاه تمامعیار است.
«چرا گریه نمیکنی؟» در ژانری قرار میگیرد که میتوان آن را نسخه ایرانی سینمای وودی آلن دانست. این فیلم، مشابه آثار وودی آلن، در ژانر کمدی سیاه عاشقانه ساخته شده و داستان علی، یک روزنامهنگار ورزشی، را روایت میکند که پس از مرگ برادر جوانش با اندوهی عمیق روبهروست اما قادر به گریه کردن نیست. این درونمایه، نگاه بدبینانه و تلخ شخصیت اصلی و روایت از طریق گفتوگو با یک رواندرمانگر که دیده نمیشود، همگی از ویژگیهای سبک فیلمسازی وودی آلن هستند. بازیگران سرشناسی همچون مانی حقیقی، باران کوثری، هانیه توسلی و فرشته حسینی در این فیلم حضور دارند. حضور ستارهها در نقشهای مکمل هم یکی از ویژگیهای آثار وودی آلن است. همچنین، فیلم با بودجهای محدود ساخته شده و بعضی بازیگران از دریافت دستمزد خودداری کردهاند که این نیز با سینمای کمهزینه وودی آلن شباهت دارد.
فیلم با تمرکز بر فرهنگ و سبک زندگی ساکنان تهران و کسانی که به دلایل فرهنگی و هنری جذب این شهر شدهاند، بازتابی از دغدغهها و وضعیت زندگی متولدان دهههای چهل، پنجاهه و شصت ایران است. شخصیتهای فیلم هر یک نماینده گروهی اجتماعی هستند؛ از جمله مانی حقیقی که نماینده نسل دهه چهل است، نسلی که به ثباتی نسبی در زندگی رسیده و در این در برابر زندگیهای بیثابت شخصیت معتمدی، کوثری و توسلی، تصویر واقعگرایانه و تأملبرانگیزانهای را به نمایش میگذارد.
«چرا گریه نمیکنی؟» از جنس سینمایی که در فیلمهای حمید نعمتالله و عبدالرضا کاهانی در ایران دیدهایم که استادشان در ایران در واقع داریوش مهرجویی بوده است. در سینمای جهان هم بعد از وودی آلن یادآور فضای کارهای برادران کوئن و نمایشنامهنویس فیلمسازشده، مارتین مکدوناست. فیلم معتمدی با تبعیت از فرمول سینمای وودی آلن، با محدودیتهای سینمای ایران، به یک کمدی سیاه آبرومند تبدیل شده که بار طنز و درامش به یک تعادل خوشایند رسیده است. معتمدی موفق شده است در این فیلم با طنز تلخش یک اندوه بزرگ انسانی را به زیبایی و ظرافت به تصویر بکشد و این میان تصویری نقادانه از جامعه اطرافش را هم به نمایش بگذارد.
«چرا گریه نمیکنی؟» به لحاظ ریتم و شخصیتپردازی بعضی شخصیتها دچار مشکل است و به بازی یکی دو نفر هم میتوان ایراداتی گرفت. اما به طور کلی، برای اهلش، یعنی مخاطبی که زبان کمدی سیاه را میفهمد، فیلم خوبی است. طنزش خوب است. تأثیرگذار است و عواطف را درگیر میکند. دیالوگهایش البته در سکانسهایی زیادی طولانی میشود، اما ظریف و هوشمندانه است. همچون نقدهایش. اگر طرفدار طنز آسان هستید، این فیلم در دوران نوروز شما را سرگرم نخواهد کرد، چه بسا اشکتان را هم درآورد. اما اگر میتوانید در لایههای فیلم عمیق شوید و طنز را از دل دیالوگها و موقعیتها دریافت کنید و به اندازه کافی از فرهنگ عامه ایران باخبر هستید (اگر به سینمای ایران اشراف داشته باشد که فبها) «چرا گریه نمیکنی؟» گزینه خوبی برای تعطیلات نوروز خواهد بود.
2. صبحانه با زرافهها

- کارگردان: سروش صحت
- بازیگران: بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازیفر، بیژن بنفشهخواه، سالار شالباف، امین قهرودی، مجید یوسفی
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: 6.5 از 10
- خلاصه داستان: پویا، شاهین و مجتبی به عروسی رضا دعوت شدهاند و برای خوشگذرانی بیشتر به استفاده از مواد مخدر روی میآورند. همه چیز خوب پیش میرود تا وقتی که رضا اوردوز میکند و این شب به شبی وحشتناک تبدیل میشود.
فیلم کمدی« صبحانه با زرافهها» ساخته سروش صحت، دومین تجربهی کارگردانی او در ژانر کمدی است. صحت که پیش از این در تلویزیون و سریالهایی مثل «لیسانسهها» سبک خاصی از کمدی را ارائه کرده بود، این بار سراغ یک کمدی ابزورد رفته است. فیلم تلاش میکند به سینمای داریوش مهرجویی نزدیک باشد و فضایی یادآور فیلمهای عبدالرضا کاهانی دارد. از سینمای جهان، مشخصاً از فیلم «خماری» (Hangover) الهام گرفته است. در «صبحانه با زرافهها»، صحت عناصر خاص فیلمسازی خود را حفظ کرده است؛ موقعیتهای کمدی بیمعنا، سکوتهای طولانی در دیالوگها، میانپردههای موسیقایی و شخصیتهای مردانه. برخلاف «خماری»، که یک فیلم سرگرمکنندهی صرف است، صحت تلاش کرده در کنار طنز و شوخیهای مردانه، مفاهیم عمیقتری را هم بیان کند. فیلم در ابتدا به نظر میرسد که به کلیشههای کمدیهای زرد سینمای ایران نزدیک است، اما رفتهرفته به فضای خاص خود نزدیک میشود و با تأکید بر اتفاقات معمولی زندگی، نگاه فلسفیتری به موضوعات دارد.
یکی از پیامهای اصلی فیلم، که با قتل یک عنکبوت در طول داستان مطرح میشود، این است که زندگی ترکیبی از تصمیمات ما و حوادث غیرقابل پیشبینی است. صحت در این اثر به چرخهی زندگی، مرگ و شادی پرداخته و از نمادهایی مانند کتاب «دائو د چینگ» بهره گرفته تا نگاه فلسفی خود را برجستهتر کند. او مرگ را در برابر زندگی قرار داده و تلاش کرده با استفاده از طنز، صلح درونی و پذیرش رویدادهای زندگی را نشان دهد. اما با وجود تلاش صحت برای ایجاد اثری متفاوت، فیلم همچنان از شوخیهای رایج و بعضی کلیشههای کمدی استفاده میکند. او با ترکیب این عناصر سعی کرده بین مخاطبان عام و خاص تعادل برقرار کند. در نهایت، «صبحانه با زرافهها» روایتی است از یک روز در زندگی چند مرد، با تمام جنبههای خندهدار، پوچ و درعینحال مهم آن.
در جهانی بهتر، یعنی در وضعیتی که سینمای ایران سلامت بود و کار خوب در ژانرهای مختلف تولید میکرد، یعنی میشد یک فهرست دستکم پنج موردی از بهترین فیلمهای کمدی سال (واقعاً بهترین) گردآوری کرد، «صبحانه با زرافهها» در این فهرست قرار نمیگرفت. فیلم خیلی بیشتر از آنکه سزاوارش باشد، توجه و تحسین دریافت کرده است که بخش زیادیاش مدیون شهرت سروش صحت است. صحت سریالهای طنز خوبی ساخته است. مجموعه «لیسانسهها»یش از کارهای خوبش است. اتفاقاً به کمدی سیاه بیشتر نزدیک است و خلاقیت دارد. این اتفاق درباره اولین فیلم سینمایی او «صبحانه با زرافهها» نیفتاده است. با اینکه از گروه بازیگران همیشگی کارهایش، بهترین گزینهها را دارد. هوتن شکیبا، بازیگر شخصیت محبوب حبیب سریال «لیسانسهها»، پژمان جمشیدی که با سریال صحت «پژمان» قدم به دنیای بازیگری گذاشت و امروز تبدیل به چرخ موتور اقتصاد سینمای ایران شده و بیژن بنفشهخواه، بازیگر تقریباً ثابت صحت در تلویزیون، به علاوه بهرام رادان که جزو ستارگان سینما محسوب میشد.
«صبحانه با زرافهها» قصه و فیلمنامه مشخصی ندارد. درباره چند دوست نزدیک است که شب عروسی یکیشان، مواد مصرف میکنند و درگیر یک سری اتفاق ناگوار میشوند. فیلمنامه ایدههای خوبی دارد که در اجرا هم قابل قبول از آب درآمدهاند. پایانبندی فیلم دور از انتظار است و انگار شتابزده دربارهاش تصمیم گرفته شده است. اما در کل فیلم سرگرمکنندهای است. چند شوخیاش خوب اجرا شده و خنده میگیرد. در دیالوگها چیز خاصی نمیشود پیدا کرد و موقعیتهای کمدی هم تکراری و بعضاً کلیشهای است (مثل صحنه رقص مردان در عروسی). اما جسورانه است و دوست دارد فیلم متفاوتی باشد. البته در مقایسه با فیلمهای کمدی این دوران افول، متفاوت است اما به عنوان یک اثر مستقل یک کمدی متوسط است که شاید در نوروز بتواند مدتی سرگرمتان کند.
3. تمساح خونی
- محصول: 1402
- کارگردان: جواد عزتی
- بازیگران: جواد عزتی، عباس جمشیدیفر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، شبنم قربانی و جمشید جهانزاده
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.3 از ۱۰
- خلاصه داستان: هومن (جواد عزتی) و پیمان (عباس جمشیدیفر) دو دوست قدیمی هستند که برای یک شرکت صرافی کار میکنند و مشکل مالی دارند. آنها به پیشنهاد یکی از همکارانشان با پولی که از شرکت پیششان امانت است، پای یک میز قمار مینشینند و دردسرهایشان از همینجا آغاز میشود.
جواد عزتی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از اولین تجربه کارگردانی خود در فیلم «تمساح خونی» صحبت کرد و تأکید داشت قصد داشته فیلمی بسازد که سینمایی باشد و از تلویزیون متمایز شود. او که پیش از این به عنوان بازیگر در ژانرهای مختلف حضور داشته، در اولین تجربه فیلمسازی خود به سراغ ژانر کمدی اکشن رفت. هدفش ساخت یک فیلم سرگرمکننده بوده با حجم قابل توجهی صحنه تعقیب و گریز. اما در این میان به قصهپردازی کمتر توجه شده است.
فیلم داستان دو دوست به نامهای هومن (جواد عزتی) و پیمان (عباس جمشیدیفر) را روایت میکند که در یک شرکت صرافی کار میکنند و به طور اتفاقی بیست هزار دلار پول شرکت دسترسی پیدا میکنند. آناهیتا (شبنم قربانی) که یکی از کارمندان شرکت است، پیمان را تشویق میکند این پول را در یک بازی قمار سرمایهگذاری کند. پیمان که در ظاهر مردی بیعرضه و دست و پاچلفتی، به ناگاه تبدیل به یک قمارباز حرفهای میشود و با مهارت غیرمنتظرهای تمام حریفانش را شکست میدهد. این تحول ناگهانی شخصیت باعث شده که فیلمنامه در منطق داستانی دچار ضعف شود.
فیلم در کنار روایت کمدی و اکشن، از شخصیتهای فرعی متعددی بهره میبرد. از جمله یک مدیر شرور که در پشت پرده کنترل شرکت را در دست دارد و نقشههای نامشخصی برای این پول دارد. سعید آقاخانی، مهران غفوریان، پژمان جمشیدی، امیر غفارمنش و چندین بازیگر دیگر نیز در فیلم حضور دارند و صحنههای مختلفی از دنیای زیرزمینی شهر را به تصویر میکشند. این ترفند استفاده از بازیگران شناختهشده، مخاطب را هیجانزده میکند و فضایی شبیه به رئالیتیشوهای ایرانی را ایجاد کرده است.
یکی از بخشهای جالب فیلم، نمایش شرطبندیهای زیرزمینی از جمله مسابقه چکزنی است که به فضای غیرمتعارف فیلم میافزاید. عزتی در مقام کارگردان تلاش کرده ادای دینی به سینمای اکشن و کمدی کند و بعضی بازیگران همنسل خود مثل سعید آقاخانی را در فیلمش جای داده است. در مجموع، «تمساح خونی» یک فیلم پرتحرک و هیجانانگیز است که در زمینه کمدی اکشن موفقیتهایی دارد، اما به دلیل ضعف در روایت و منطق داستانی، نمیتواند به اثری ماندگار تبدیل شود.
«تمساح خونی» فیلم خوبی نیست. کمدی زوجمحور است و کلیشهای است. اما از میان فیلمهای کمدی ضعیف سال 1403، در دسته بهترها قرار میگیرد. چون کمدی اکشن است و برای اکشنش زحمت کشیده شده. اینکه جواد عزتی تصمیم گرفت در تجربه کارگردانیاش به سراغ کمدی اکشن برود هم جسورانه و بلندپروازانه است، هم نشان میدهد که دوست دارد کار متفاوت بکند و حتی الامکان باکیفیت. با امکانات، تجربیات و استانداردهای سینمای ایران، اکشن «تمساح خونی» خوب است. هیجان ایجاد میکند و خوب اجرا شده است. خوب بود اگر در بخش فیلمنامه و کارگردانی هم همین دقت عمل به خرج داده میشد. فیلم تا حد زیادی میخواهد روی طنز زوج عزتی و جمشیدیفر تکیه کند اما موفق نیست. یعنی فیلمنامه کمکی به این زوج نمیکند. از آنجا که شخصیتپردازی هم تقریباً ندارد، شیمی عزتی و جمشیدیور هم، جز در معدود لحظاتی با اغماض، این نقصان را برطرف نمیکند و از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی تاریخ یست. اما به عنوان یک کمدی سرگرمکننده با یک سری غافلگیری بامزه میتواند گزینه خوبی برای گذراندن تعطیلات باشد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید