نیم نگاهی به فیلم جشنوارهای “رها” با پایانی بیرمق!
اول ببینیم داستان “رها” در باره چیست یا کیست؟ «رها» داستان یک خانواده از طبقه متوسط است که به جبر روزگار، به فرودست تبدیل شده است. دلیل این فروپاشی طبقاتی پدر خانواده است که در محل کارش شاهد لحظهای دلخراش بوده، روح و روانش به هم ریخته و در نهایت اخراج شده است. حالا او […]
اول ببینیم داستان “رها” در باره چیست یا کیست؟
«رها» داستان یک خانواده از طبقه متوسط است که به جبر روزگار، به فرودست تبدیل شده است. دلیل این فروپاشی طبقاتی پدر خانواده است که در محل کارش شاهد لحظهای دلخراش بوده، روح و روانش به هم ریخته و در نهایت اخراج شده است. حالا او برای تامین مخارج خانواده، سراغ سمسارها میرود و وسایل دستدوم و حتی دور ریختنیهای مردم را جمع میکند و با خود به خانه میآورد تا تعمیرشان کند. برخی از این وسایل را خودشان استفاده میکنند و بقیه را هم میفروشد و طبیعی است که درآمد این کار کفاف مخارج خانواده را نمیدهد.نقش پدر خانواده را شهاب حسینی بازی میکند که مثل همیشه بازی خوبی داارائه داده، اما به جز او، «رها» گروه بازیگران درجه یکی را کنار هم قرار داده: غزل شاکری به عنوان مادر خانواده بهترین بازی کارنامهاش تا امروز را در فیلم ارائه میدهد و بازیگران جوان نقش رها و سهیل هم طبیعی و روان بازی میکنند.
فیلم با مقدمهای خوب برای شناساندن این خانواده دوستداشتنی اما تنگدست دارد. شاید در سکانسهایی یک جاهایی از دست توحید که پدر خانواده است، عصبانی شوید؛ مثل وقتی که لباسهای دست دوم مینا را قبول میکند و این به نظر نشان از عزت نفس پایین اوست. اما در کلیت داستان، توحید شخصیت منحصربهفردی است و شبیه تیپ معمول مردهای طبقه پایین سینمای ایران نیست.
اما چرا بی رمق؟!
«رها» اگر دومین تجربه کارگردانش بود میتوانست بهترین فیلم جشنواره در سه روز نخست باشد. البته تا همینجا هم به عنوان اولین فیلم حسام فرهمند موفق ظاهر شده. تماشاگر و منتقد را راضی میکند. فقط ای کاش کارگردان برای پایان دادن فیلم آنقدر دست دست نمیکرد و کش نمیداد تا قصه از رمق بیفتد و میدانست کجا کات بدهد که تماشاگر شوکه از سالن خارج شود، در این صورت حتما فیلم بهتری میشد. اما به هر حال طبیعی و بدیهی است که در اولین تجربه، هر فیلمسازی دلش میخواهد همه ایدههای فیلمنامه را به کشد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید